بوف کور از منظر نقد و تحلیل



 

آثار , آثاری , اثر , اثیری , ادیپ , استفادة , اشاره , آغاز , آلمانی , آمده , آنجا , آنکه , انگارة , انگاره , انگیز , آنیمای , آورند , آیا , آیروینگ , ایماژ , این , بار , بازآفریده , بازگشت , بازگفته , باستان , باستانشناسی , باستانی , باشد , بپردازد , بحث , بدین , برآمده , برانگیخته , برانگیز , برخی , بررسی , بسیاری , بوف , بیرون , بیرونی , پاسخ , پایان , پایة , پدیده , پرداخت , پرداخته , پرداز , پردازد , پردازش , پرسش , پژوهش , پشتیبانی , پیچیدة , پیش , پیوند , تاکنون , تأویل , تبارشناسی , تجسم , تحقیق , تصویر , تطبیقی , تفسیرگران , تنها , تواند , توجه , جاری , جسد , جهان , چون , چیستی , خاک , خانة , خلاق , خیالِ , داده , دارد , داستان , داستانی , دانشجوی , داوری , دربارة , درستی , درون , دست , دستغیب , دنبال , دنیای , دهد , دیدگاه , دیگر , دیلمی , رازآمیز , راه , راوی , رمان , روان , روست , رویکردهای , ریشه , زادة , زنِ , زندگان , سال , سپاری , سپرده , سپس , سلجوقی , سنجش , سوی , شخصیت , شخصیتی , شده , شکل , شمسی , شناسی , شیرازی , شیوة , صادق , عقدة , فراوانی , قرار , کشف , کشیده , کنار , کور , کیستی , گاهی , گردیده , گفته , گوناگون , گوناگونی , گونه , گیری , ماجرای , ماهیت , متن , متون , محوطة , محوطه , مختلف , مردگان , مرگ , مسیر , معتقدند , معرفی , مقاله , مقایسه , مکان , منتقدان , منطقة , موتیف , موجب , میدان , نادرستی , نتیجة , نجیب , نخست , نخستین , نشان , نشانه , نظر , نظرهای , نقاره , نگارش , نگارندگان , نوشته , نیز , های , هایی , هدایت , همان , همسانی , همسویی , همواره , همین , هیأت , واشینگتن , واقعیت , یافته , یکی

تبارشناسی زن اثیری در بوف کور صادق هدایت بر پایة کشفیات نقاره‌خانة ری»

چکیده

شیوة نگارش و پرداخت شخصیت‌ها در رمان بوف کور به‌ گونه‌ای ا‌ست که این متن را همواره در میدان دیدگاه‌های گوناگون و رویکردهای مختلف قرار داده‌است. یکی از شخصیت‌های رازآمیز و بحث‌برانگیز این رمان، زن اثیری» است. تاکنون نظرهای گوناگونی دربارة چیستی و کیستی این زنِ داستانی از سوی تفسیرگران و منتقدان بازگفته شده‌است. این مقاله پس از بررسی دیدگاه‌های پیش‌گفته، به تبارشناسی زن اثیری» بر پایة نشانه‌هایی از درون متن و نشانه‌هایی از بیرون متن پرداخته‌است. این نوشته در پی پاسخ بدین پرسش است: آیا شخصیت زن اثیری» تنها برآمده از خیالِ خلاق داستان‌پرداز است یا ریشه در واقعیت‌های بیرونی دارد. نتیجة این پژوهش نشان می‌دهد که تصویر زن اثیری و مکان به‌خاک‌سپاری او با برخی از یافته‌های باستان‌شناسی در منطقة نقاره‌خانة ری» همسویی دارد. بازگشت روان مردگان به جهان زندگان در آثار دیگر هدایت نیز نظر نگارندگان این مقاله را پشتیبانی می‌کند که معتقدند: این زن می‌تواند همان "نجیب‌زادة دیلمی" باشد که در نقاره‌خانة ری به خاک سپرده شده، از سوی هدایت بازآفریده شده‌است».

زن اثیری در کنار دیگر شخصیت‌های بوف کور، شخصیتی رازآمیز و بحث‌انگیز است که از آغاز شکل‌گیری این رمان، توجه بسیاری از منتقدان را برانگیخته‌است. ماهیت پیچیدة این زن، بحث‌های فراوانی را به دنبال دارد تا آنجا که به سنجش‌های تطبیقی بوف کور با آثاری چون ماجرای دانشجوی آلمانی اثر واشینگتن آیروینگ کشیده شده‌است (ر.ک؛ دستغیب شیرازی، 1373: 1). از همین روست که زن اثیری گاهی آنیمای راوی، گاهی نشانه و تجسم مرگ، گاهی برآمده از عقدة ادیپ و. معرفی شده‌است. این مقاله، بی‌آنکه به داوری دربارة درستی یا نادرستی این انگاره‌ها بپردازد، بر آن است تا برای نخستین‌بار پیوند یافته‌های باستانشناسی هیأت تحقیق از محوطة باستانی نقاره‌خانة ری» در سال 1303 شمسی که موجب کشف جسد زن نجیب‌زادة دیلمی یا سلجوقی گردیده‌است، در مقایسه با ایماژ زن اثیری» بوف کور بررسی کند و در این راه، از سه مسیر این تأویل را دنبال می‌کند: 1ـ نخست به نشانه‌هایی از بازگشت روان مردگان باستانی به دنیای زندگان در متون داستانی صادق هدایت اشاره می‌کند که از محوطه‌های باستانی سر بر می‌آورند. سپس به همسانی برخی آثار به‌دست آمده از نقاره‌خانة ری» با موتیف‌های جاری داستان می‌پردازد و در پایان انگارة استفادة هدایت از این پدیده را در پردازش بوف کور بررسی می‌کند.

پرسش اساسی پژوهش اینجاست که آیا شخصیت اثیری» تنها بازتاب روان نویسنده است که در خیال خلاق او پیکرة داستانی یافته یا ریشه در مکان رویدادهای رمان و واقعیت‌های بیرونی دارد؟

پیش از این، روح‌فر در مقالة نقشی کهن بر بافته‌ها و سفالینه‌های ری»،اشاره‌هایی گذرا به همانندی موتیف‌های داستانی بوف کور با نقوش کشف‌شده در این محوطة باستان‌شناسی داشته‌اند (ر.ک؛ روح‌فر، 1379: 107). نگارندگان نیز در تبارشناسی نقاشی، نساجی و سفال‌گری در بوف کور صادق هدایت»، به ارزیابی ماهیت این نقش‌ها پرداخته‌اند (ر.ک؛ حسن‌لی و نادری، 1391: 49ـ82). اما در این نوشته، تبار دوشیزة اثیری از زاویه‌ای دیگر بازشناسی شده که می‌تواند نشان‌دهندة پیوند یافته‌های باستان‌شناسی نقاره‌خانة ری» با برخی تصویرهای موجود در بوف کورباشد.

https://ltr.atu.ac.ir/article_8542.html

فردی-شخصی-نمادین-رمزشناسی-نامد-الگوها-هدایت-رویا-منفی-دیگری-جمعی-مناسبتی-الگوی-مصادیق-برآن-مشترک-تفرد-میدهند-سایه-ناخودآگاه-بشناسد-داستان-فرافردی-بارز-یونگ-صادق-جنبه-بهکمال-حیوانی-انسانها-خودآگاهیست-باید-تحلیلی-کنترل-صفات-بررسی-اسطوره-شخصیو-بدون-قواعد-تشکیل-اینپژوهش-ضمیر-بهنام-نزدیکترین-آشکار-علاوه-میداند-تحلیل-قوانین-تمامیتی-آنکه-خودآگاهانه-دارند-روانشناسی-هایمثبت-مخفی-ناخوشایندی-چهره-چکیده-رسیدن-دارد-کنار-انسان-مایلاند-ندارد-ازلی-زندگی-بهشیوه-دیگران-نماید-محتویات-سرکوب-شخصیت

 

بررسی و تحلیل کهن الگوی (آرکی تایپ) سایه در بوف کور

چکیده مقاله:

بر طبق روانشناسی تحلیلی یونگ، انسان ها علاوه بر ضمیر ناخودآگاه شخصی یا فردی، بخش مشترک دیگری بهنام ناخودآگاه جمعی یا فرافردی دارند. محتویات این بخش از روح و ذهن را کهن الگوها تشکیل میدهند که این صور ازلی بهشیوه ای نمادین در رویا و اسطوره خود را آشکار می کنند. یکی از این کهن الگوها که نزدیکترین چهره به ناخودآگاه شخصیو خودآگاهیست، سایه نام دارد. یونگ، سایه را جنبه منفی و حیوانی شخصیت و چکیده صفات ناخوشایندی میداند که با قوانین و قواعد زندگی خودآگاهانه مناسبتی ندارد و همه انسانها مایلاند آن را از دیگران مخفی کنند. انسان برای رسیدن بهکمال و تمامیتی که یونگ آن را تفرد می نامد، باید سایه را بشناسد و بدون آنکه آن را سرکوب نماید، آن را کنترل کند. اینپژوهش برآن است تا کهن الگوی سایه را در داستان بوف کور صادق هدایت بررسی و مصادیق بارز آن در کنار جنبه هایمثبت و منفی سایه، رمزشناسی و تحلیل کند.

https://civilica.com/doc/849763/


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

کــــــــــافه کــتـــاب mofidfile kari ایران هات نیوز سایت خبری یوزنیوز فروش تخت خواب تولیدی بند رخت Irani craft ایرانی کرافت بانک تحقیق و پایان نامه و پروژه گنجینه اشعار نوحه,مرثیه ترکی و فارسی